عاطفه زن را برای مقابله با کفر به میدان بیاوریم
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۳۱۲۶۲
اولین جلسه از سلسله نشستهای هماندیشی زن در گفتمان انقلاب اسلامی با عنوان «سبک زندگی؛ نرمافزار تمدن» توسط رضیه کشتکاران، مسئول واحد خواهران حسینیه اندیشه قم و مدیر مسئول مؤسسه فرهنگی هنری کریمه ولایت با حضور و مباحثه جمعی از کارشناسان و پژوهشگران حوزه زن و خانواده در محل سازمان تبلیغات اسلامی با حمایت اداره کل امور بانوان برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کشتکاران با بیان اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و سردادن ندای خداپرستی، حاکمیت دین در مقابل نظام سرمایهداری شرق و غرب ایستاد، گفت: حرکت عظیم با انقلاب اسلامی در جهان اتفاق افتاد و در جنگ تحمیلی نیز پیروزی از آن رزمندگان غیور ایران بود که یک وجب از سرزمینمان را از دست ندادیم. ایستادگی در جنگ با دست خالی اتفاق افتاد، این ایستادگی، معادلات جنگ کلاسیک را تغییر داد.
وی اظهار کرد: اگر ندانیم وارث حرکت انبیاء هستیم، نمیتوانیم پای انقلاب اسلامی بایستیم، درحالی که یک تاریخ چشمش به ایستادگی ملت ایران است. ما در شرایط کنونی در جنگ اقتصادی قرار داریم، نقطهای که نظام کفر برای ضربه به ایران هدف قرار داده است. حال سؤال این است که تکلیف اجتماعی ما را در این زمان چه کسی مشخص میکند؟ علما و، ولی فقیه که نایب امام زمان (عج) هستند، تکلیف اجتماعی ما را در این دوران تعیین میکنند.
محقق و پژوهشگر حوزه زنان با اشاره به تأکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر موضوع اقتصاد در شعار سال، افزود: ایشان ۱۲ سال است که موضوع شعار سال را اقتصاد قرار دادهاند و دلیل این امر فقط بحث معیشت مردم نیست. ولی فقیه پرچمدار حفظ توحید و خداپرستی است و میخواهد ما آگاه باشیم که نقطه حمله کفر از کدام مسیر است. درواقع کفر میخواهد با الگوی اقتصادش اخلاق رذیله را گسترش دهد. اصل و ریشه نظام غربی، جریان شهوت و فرو رفتن در دنیاست. نظام اقتصاد غربی یک سیستم انگیزه و مسیریابی دارد که میخواهد از طریق تنوع، انگیزه را بالا ببرد؛ بنابراین نظام اقتصادی غرب که تولیدمحور است باید هم انگیزه تولید را بالا ببرد و هم مصرف را طبقاتی کند و با ایجاد اختلال در عرضه و تقاضا، تقاضا نسبت به کالا زیاد شده و ایجاد تورم میکند و همین امر موجب خلق تفاخر و استکبار اجتماعی خواهد شد.
وی عنوان کرد: اقتصاد نظام سرمایهداری همگان را به عنوان شهروند قرار داده و زن و مرد را به کار گرفته و زن و مرد به عنوان شهروند در تولید روزافزون وارد میشوند، در این صورت زن و مرد باید مساوی تعریف شوند و همین امر آزادی بیقید و شرط و کمرنگ شدن نهاد خانواده را درپی دارد و عملاً ارزشهای دینی برداشته میشود و نگاه غربی به خانواده حاکم میشود. ما در مقابل باید به سمت نگاه عدالتی برویم؛ یعنی اختلافات فطری را بشناسیم و بعد جایگاه و نقشها را تعیین کنیم.
کشتکار با بیان اینکه وقتی مدلی را نقض میکنیم باید جایگزین داشته باشیم، گفت: ما اگر بخواهیم نگاه الگوی سوم نه شرقی و نه غربی را داشته باشیم و به سمت نگاه سوم برویم، چند شاخصه را باید در نظر داشته باشیم. از جمله اینکه باید ببینیم زن غربی و شرقی چه ویژگی باید داشته باشد که هم در متن و مرکز باشد و هم با توجه به ویژگی عاطفی که در وجود خود دارد، عاطفه اجتماعی را مدیریت کند.
وی با تأکید بر اینکه جامعه به حضور زنانه زن یعنی عاطفه اجتماعی او نیاز دارد، اظهار کرد: براساس بازخوانی سیره حضرت زهرا (س) اختلاف بین زن و مرد وجود دارد؛ یعنی اگر ویژگی مرد اقتدار است، ویژگی زن، عاطفه است. در نگاه سنتی، جایگاه زن فقط در خانواده معنا شده در حالی که نقش زن باید در جایگاه اجتماعی تعریف شود، آن هم جایگاهی که بی بدیل باشد و مرد نتواند در آن جایگاه قرار گیرد. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که همانطور که غرب، جنسیت زن را به میدان آورده، ما در نظام الهی باید عاطفه زن را به میدان بیاوریم و به واسطه آن در مقابل کفر بایستیم. اختلاف لازمه حرکت است، ولی این اختلاف نباید به گونهای باشد که ظلم به زن اتفاق بیفتد.
محقق و پژوهشگر حوزه زنان افزود: باید ساختاری برای نقش زنان تعریف کنیم که هم مادری در آن تعریف شود و هم نقش اجتماعی زنان در آن در نظر گرفته شده باشد. ما در بحث زنان قائل به این هستیم که باید نگاه قائدهمند به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی وجود داشته باشد و باید بیانات ایشان، تجزیه و عنوانگذاری شود.
وی به پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به کنگره هفت هزار شهید زنان اشاره کرد و گفت: وقتی میگوییم زن مخلوق مرکب است، باید لوازم مرکب بودن را عنوان کنیم. زن با خصوصیت عاطفی بودن، کمبودی که در اقتدار دارد جبران میکند. در اصل خلقت هم وجود زن و مرد لازم بوده است. اگر انسان را در ارتباط با خدا، انسان و طبیعت تعریف کنیم وقتی نوع نگاه الهی باشد ارتباط با خدا محوریت پیدا میکند و بعد از آن ارتباط با انسان و ارتباط با معنا پیدا میکند.
محقق و پژوهشگر حوزه زنان تصریح کرد: امام خمینی (ره) تعریف دینداری را از فردی به قدرت حاکمیتی و تمدنی ارتقا دادند؛ یعنی در بحث تکامل تاریخی ما با سه نظام کفر، نفاق و ایمان مواجهیم. وقتی بحث تاریخ را مطرح میکنیم که در درگیری با نفاق و در فضای عینی قرار داریم و میخواهیم فشار این نگاه را تحمل کنیم. سرپرستی نظام ایمان در تاریخ با پیامبر (ص) در بحث اقتدار با حضرت علی (ع) و در بعد عاطفی با حضرت زهرا (س) است. باید تتبع تاریخی انجام دهیم. نظام غربی با جنسیت زن ورود پیدا کرده و با عاطفه ورود پیدا نکرده است. اگر قدرت عاطفه زن در جامعه بروز و ظهور داده شود، میتواند برای جریانسازی دین مؤثر باشد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ساير حوزه هامنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: انقلاب اسلامی نظام سرمایه داری زن انقلاب اسلامی زن و مرد حوزه زن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۳۱۲۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طرحی برای رسانههای فردای ایران
سطح نازل آزادی رسانه و ضعف فاحش اقتصاد رسانه بارقههای امید رسیدن به گشایشی در نظام رسانهای را کمرنگتر از همیشه کرده است. اوضاع وخیم اقتصادی و بنبست سیاسی هم بر نظام رسانهای سایه انداخته است. فعلاً نشانهای از بهبود در افق پیدا نیست.
ولی اگر مقیاس تاریخ را وسیعتر از چند دهه در نظر بگیریم، شاید بتوانیم مشاهده کنیم که جامعه ایران ایستا نبوده و به هر طریقی با تکاپوها و جنبوجوشهایی که دارد راهش را پیدا کرده است.ایران در یک پیچ تاریخی قرار گرفته و دگرگونیهای بنیادینی که چند سال است نشانههایش را میبینیم آغاز شده است. ما برای نظام رسانهایِ فرداهای روشنتر ایران نیاز به طرحی و چارچوبی استوار و رسا و دقیق با اتکا به تجربیات گذشته داریم. هنگامی که یک جامعه به وقت نوزایی میرسد، نیازمند بدیلی است که بایدآماده کرده باشد تا بتواند در زمان نوزایی از آن بهره بگیرد، وگرنه در زمانهای که ایدههای سابق برافکنده میشوند و خلأ ایده پیش میآید، ایدههای کژ و نامطلوب و بدخواهانه میتواند بهراحتی خلأ را پر کند. از سوی دیگر، اگر بدیلی نداشته باشیم، دائماً وسواسگونه و منفعلانه تصور میکنیم سیاهی تا ابد ماندگار است، اما اگر از قبل به بدیلها و جایگزینهای احتمالی فکر کرده باشیم، بهسوی آن گام برمیداریم هرچند آهسته و با موانع و رنجهای بسیار.
باری، سؤال اصلی اینجاست: نظام رسانهای آینده ایران باید چطور باشد و بر چه پایههایی استوار باشد؟ شاید آزادی اولین مؤلفه اساسی آن باشد: آزادی از سانسور، آزادی از هرگونه ایدئولوژی و آزادی از هر نوع فشار اجتماعی از سوی گروههای صاحب قدرت و نفوذ. بخش مهمی از روزنامهنگاری مربوط است به دیدهبانی قدرت و نظارت بر عملکرد صاحبان قدرت. قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی واجد عناصری فسادپرور است که روزنامهنگاری مراقب و منعکسکننده این فسادهاست. طبیعی است که قدرتمندان در هر سطح و هر نوع بخواهند جلوی این دیدهبانی را بگیرند. پس رسانهها باید در برابر صدمات احتمالی از جانب قدرتمندان حفاظت شوند و مصون باشند. اولین مؤلفۀنظام رسانهای آینده ایران میتواند ایجاد سازوکاری حقوقی و قضایی و حرفهای برای برقراری آزادی رسانهها باشد.
دومین مؤلفۀ نظام رسانهای مطلوب در ایران میتواند قطع انحصار از رسانههای سنتی و نوین باشد. در کنار رادیو و تلویزیون عمومی ــ که همان هم تماماً نمیباید منحصر به تبلیغات سیاسی حکومت باشد و باید آرای بخشهای مختلف جامعه را با همه کثرتی که در آن است بازتاب دهد ــ لازم است که دهها و صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی خصوصی وجود داشته باشند تا اقشار و گروههای مختلف با عقاید گوناگون و آرمانهایی متکثر بتوانند محتوای دلخواه را تولید و با فرم دلپسند خود منتشر کنند. به همین ترتیب، تعداد متنوعی از شرکتها و اوپراتورهای خصوصی اینترنتی باید بتوانند در حلقههای مختلفِ زنجیره کسبوکارِ دسترسی به اینترنت نقش داشته باشند.
برداشتن فیلترینگ اینترنت از همان جنس آزادی رسانه است، اما برای تأکید بیشتر و جبران تجربههای تلخی که داشتهایم، میتوان فصلی از طرح پیشنهادی نظام رسانهای مطلوب برای آینده ایران را جداگانه به آن اختصاص داد. شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی نباید فیلتر باشند، مگر در مواردی بسیار استثنایی در حوزه خلافکاری و جرائم نه اخبار و عقاید. فیلترینگ سمی است که بهتدریج به پیکر نظام رسانهای ایران تزریق شده است و در ایران فردا باید از این جسم خسته و فرسوده سمزدایی کرد.
برای رسیدن به این شرایط در رسانههای ایران نیازمند یک پیششرط اساسی هستیم: کمترین میزان دخالت حکومت در امور رسانهها، از مالکیت و مدیریت رسانهها تا مجوزدهی و نظارت و حمایت از رسانهها. اینکه میگوییم حکومت در نظارت بر رسانهها دخالت نداشته باشد، به این معنی نیست که هیچ نظارتی مطلقاً وجود نداشته نباشد، بلکه بدان معناست که حکومت ناظر و عامل نظارت نباشد تا این امکان برایش مهیا نباشد که جلوی رسانههایمنتقد و حتی مخالفش را بگیرد. نهادهای صنفی و حرفهای روزنامهنگاری مستقل میتوانند بر عملکرد حرفهای رسانهها نظارت داشته باشند و دادگاههای مستقل و عاری از جانبداری وچارچوب قضایی مخصوص رسانهها میتوانند درباره تخلفات احتمالی قضاوت کنند. این وضعیت نیازمند قانونگذاری و سازوکار حقوقی خاصی است که در آن از صدور مجوز پیش از انتشار برای مطبوعات و وبسایتها خبری نیست و با سهولت بهشبکههای تلویزیونی و خبرگزاریها امکان تأسیس میدهد.
در طرح پیشنهادی برای رسانههای فردای ایران، حکومت اگر میخواهد به رسانهها کمک کند، بهجای دادن یارانههای مستقیم و بازیگری در عرصه رسانهها، میتواند به توسعه امور زیرساختی رسانهها نظیر چاپخانه و اینترنت و استودیو و شهرکهای فناورانه رسانهای بپردازد، تازه آنهم بهصورتی غیرمستقیم. همچنین همه رسانهها با انواع عقاید و نظرات انتقادی نیز باید بتوانند از این زیرساختها استفاده کنند و زیرساختها نباید متعلق باشد به وفاداران به گروه سیاسی خاصی یا معتقدان به عقیده بخصوصی.
بازپیکربندی نظام رسانهای نیز از دیگر مسایلی است که میتواندر طراحی نظام رسانهای آینده به آن توجه کرد. سیاستهای سانسور و فیلترینگ و همچنین ایجاد اعوجاج و منحرفکردن نقشهای نهادهای مدنی باعث شده است که رسانههای مختلف در ایران نقشهایی را بر عهده بگیرند که نه وظیفه آنهاست و نه از عهده انجامش برمیآیند. برای مثال، در برههای از تاریخ نیمقرن اخیر ایران، از مطبوعات بهجای احزاب استفاده شده است یاهماکنون از شبکههای اجتماعی برای اطلاعرسانی در حد رسانههای حرفهای بهره گرفته میشود. رسانههای مختلف بایددوباره نقشهای طبیعی و معمولی خود را بر عهده بگیرند و نقشهای تحمیلی را به نهادهای مربوط به آنها واگذار کنند.
در چنین شرایط و زمینهای که تصویر شد، رسانهها بهتدریج خواهند توانست قدرتمند شوند و روزنامهنگاران تشکلهای صنفی و مدنی خود را شکل دهند و کسبوکار رسانهای رونق بگیرد. دیگر لازم نیست حکومت به رسانهها کمک مالی کند و همین که آزادی آنها را با نظامهای قضایی و حقوقی خاصی پاس بدارد کافی است. رسانهها نیز نباید آزادی رسانه و بیان را از حکومت گدایی کنند، بلکه به قدرت اجتماعی خود آن را بهدست میآورند. باقدرتگرفتن نهادهای صنفی و حرفهای روزنامهنگاری، اگر حکومت نخواهد آزادی رسانه را پاس بدارد باز هم ناگزیر است که به آزادی احترام بگذارد. از سوی دیگر، در چنان وضعیتی رسانهها خودشان خواهند دانست چطور باید رقابت کنند و روزنامهنگاری چه اصولی دارد و در بازار رسانهها چگونه باید مخاطبان را جذب کرد. بنابراین نیازی نخواهد بود که حکومت در نقش مرشد و استاد و معلم رسانهها ظاهر شود. آن نظام رسانهای که درست شکل گرفته باشد و ارکانش صحیح باشد، میتواند بهکمک روزنامهنگارانش تشخیص دهد چقدر به عامهپسندی بگراید و چه اندازه نخبهگرا باشد، کجا وارد شود و تا حد جلو رود.
وقتی نظام رسانهای از وضعیت همواره استثنایی خارج شد و به وضعیتی طبیعی دست یافت، آنگاه تازه در چنان فضای نرمال و در چنین نظام رسانهای هنجارینی، رسانههای ما به آفتهایی برخواهند خورد که رسانههای همه کشورهای عادی جهان با آن روبهرو شده بودهاند، مسایلی از جمله ضربهخوردن از شبکههای اجتماعی و شرکتیشدن رسانهها و اثرپذیری از فناوری. برای این مشکلات نیز راهحلهایی هست که میتوان همچون سایر کشورها به کار بست.
در آینده ایران، وقتی که خورشید بتابد و سپیده رخ بنماید، ما نمیتوانیم با نظام رسانهای کهنه کار کنیم و نیازمند نظم رسانهای تازه و بدیل هستیم. از حالا که در قعر چاه مشکلات و مصائب گیر افتادهایم باید به فکر فردا باشیم. علاوه بر مؤلفههایی که ذکر شد، حتماً ضروریات و پیششرطهای دیگری نیز هست که تا رسیدن به روزهای خوش رسانهای باید ارائه شوند و دربارهشان بحث شود.اینکه ما در شرایط فعلی از نظام رسانهای جایگزین صحبت کنیم، حاصل خوشخیالی یا سادهدلی یا زیستن در رؤیاهای واهی یا امیدواری به هر قیمتی نیست. وقتی ما بدیل داشته باشیم و دربارهاش صحبت کنیم، از هماکنون به زایاندن نظم جدید و دگرگونی کمک کردهایم. رسیدن به نظام رسانهای بدیل یکی از مراحل مهم و مؤثر تحول و گذاری است که با همه گرفتاریها و مصیبتهای کنونی، در چشمانداز این کشور میتوان دید.
*روزنامهنگار
۴۷۲۳۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900950